پس از ورود نخستين كاسپينها به انگليس با تشكيل «مؤسسه کاسپین بريتانيا» توسط خانم «الدرسون» و پشتيبانهاي او، وارداتهاي بعدي ساماندهي شد.
آنها به فعاليت گسترده در شناسايي بيش از پيش و سپس معرفي اين نژاد كمياب به مردم، در جشنوارهها و گردهماييهاي معروف پرداخته و انجمن نژاد را تشكيل دادند.
بدينترتيب به تكثير هدفمند و سريع- با استفاده از برترين تكنيكهاي انتخاب و تلاقي- اقدام و به ايجاد مؤسسات پرورش و كاربرد نژاد كمك كردند. علاوه بر تكثير كاسپينهاي خالص به تلاقي با ماديان نژادهايي مثل ولش و دارتمور اقدام شد كه نقش ويژهاي در كشف قابليتهاي فوقالعاده وراثتي اسب کاسپین ايفا نمود. آنها علاوه بر فروش گسترده توليداتشان به استراليا و آمريكا تعدادي را نيز به سوئد، نروژ، بلژيك و فرانسه صادر كردند. انگليس با داشتن 20 مؤسسه فعال پرورشي در سال جاري هماكنون نيز فعالترين كشور در حفاظت، تكثير و بهرهبرداري اقتصادي، ژنتيكي و تبليغاتي بوده است.
در سال 1975 تعدادي از اسبهاي وارد شده از ايران توسط انگليس به استراليا و از آنجا به نيوزيلند صادر شد و پايه گسترش نژاد را در آنجا شكل داد. صادراتهاي بعدي انگليسيها به استراليا و نيوزيلند از ميان توليداتشان صورت گرفت. نيوزلنديها به تكثير گسترده و استفاده حداكثر از خون كاسپينها در گسترش اسبهاي دوخون و ايجاد لاينهاي جديد با كاربردهاي برتر ورزشي پرداختند.
اين كار با تلاقي نريان اسب کاسپین با ماديان نژادهاي تاروبرد ، عرب و آنگلوعرب صورت گرفته و بسيار موفقيتآميز بود. به طوري كه دوخونهاي توليد شده در مسابقات معتبر در رشتههايي نظير نمايش و پرش مدالآور شدند. فعاليت در اين زمينه تا آن حد ارزشمند، هدفمند و با سازماندهي است كه براي ثبت دوخونها نيز تبارنامه تشكيل شد. تعدادي از اسبهاي خالص از نيوزيلند به ژاپن و اردن وارد شد.
آمريكاييها تنها توانستند سه كاسپين را مستقيماً از ايران (در سالهاي 1966، 1974 و 1975) وارد كنند. با پي بردن به ارزش ژنتيكي و تواناييهاي ورزشي و فيزيكي نژاد در دهه نود به واردات بسيار گسترده اسب کاسپین از نيوزيلند، استراليا و به ويژه از انگليس دست زدند. بدينوسيله تمام خطوط خوني كاسپينهاي موجود در خارج از ايران را براي فعاليت گسترده به آمريكا وارد كردند. آنها هماكنون حدود نيمي از اسبهاي کاسپین موجود در جهان را دارا هستند.
بدينترتيب اصل گسترش بينالمللي نژاد با تشكيل مؤسسه و انجمن اسب کاسپین در انگليس پيگيري شد و با تكثير و صادرات به شكوفايي رسيد. به دنبال آن انجمنهاي متعددي توسط مؤسسات پرورش اسب کاسپین در كشورهاي مذكور با هدف ثبت، تكثير و سياستگذاري در جهت گسترش بهرهبرداري عمومي و پيشرفته از اين حيوان كمياب تشكيل شد.
تشكيل «انجمن بين المللي اسب کاسپین»، برگزاري اولين كنگره و كنفرانس بينالمللي اسب کاسپین در سال 1999 در آمريكا و در سال 2004 در انگليس راه را براي پيشرفت نژاد هموارتر و نقش كمنظيري را در شناخت اسب کاسپین در سطح بينالمللي ايفا نمود.
در پي حركت نژاد از ايران و توجه گسترده به آن در انگليس، گسترش نژاد از آنجا آغاز شد. با شكلگيري مؤسسات و انجمن و انجام تكثير و بهرهبرداري از نژاد در انگليس، صادرات به استراليا، نيوزلند و آمريكا شكل گرفت. كشورهاي مذكور نيز به توليد و بهرهبرداري گسترده از نژاد دست زدند. كاسپين از طريق كشورهاي فوق به ژاپن، سوئد، فرانسه، آلمان، بلژيك، نروژ، هلند، كانادا و دانمارك نيز صادر شده است. كشورهاي آمريكا. انگليس، استراليا و نيوزيلند فعاليت قابل توجهي دارند. در مجموع كشورهاي فوق داراي تعداد 1029 رأس كاسپين هستند.
(در سال 2010 تعداد کل کاسپین های ثبت شده در جهان بدون احتساب اسبهای تلف شده، تعداد 1578 رأس می باشد که نزدیک به 1300 رأس آن زنده هستند.)
عملكرد انجمنهاي اسب كاسپين در گسترش نژاد
در كشورهاي توسعهيافته در هر موردي كه ذهن بدان سو برود و كار شده باشد، تشكيل NGOها كه انجمنها را نيز شامل ميشوند بيانگر انسجام و تمركز فعاليتهاست. براي مثال به دو نمونه از آمريكا و انگليس بسنده ميشود. تنها يكسال پس از بازيابي نژاد، يعني در سال 1966 سفراولين اسب کاسپین (نرياني به نام جهان*) از ايران با هواپيما شروع شد و با عبور از كشورهاي لبنان، قبرس، ايتاليا، سوئيس و انگليس در روز چهارم به آمريكا ختم شد و متعاقب آن در همان سال «انجمن اسب کاسپین آمريكاي شمالي» تأسيس شد.
اين نريان تازهوارد- از نژادي كه در آن زمان اغلب ارزشهايش ناشناخته بود- در جشنوارههاي معتبر از جمله «جشنواره بينالمللي اسب واشنگتن» و «مسابقات سه روزه قهرماني جهان در كنتاكي» به نمايش درآمد و در هيچ جشنوارهاي بدون جايزه نماند. فعاليتهاي انجمن با تنها اسبشان سبب جذب علاقهمنديها و واردات گسترده و توسعه نژاد در سالهاي آتي شد.
«انجمن اسب کاسپین بريتانيا» نقش خود را تا رسيدن كاسپين- اين نژاد ناشناخته در آن روز- به جايگاهي مطلوب و اثبات ارزشهاي ويژه آن در بين ساير نژادها اينگونه عنوان ميكند: ثبت كاسپينها در كتاب انساب، حفاظت از خطوط خوني كمياب، ارائه مجوز جفتگيري به نريانهاي داراي شرايط، تعيين استاندارد براي كاسپينها و ارائه ليسانس به نريانها براساس آن، عضو شدن در انجمنهايي از جمله «انجمن ملي نريان NASTA»، قرار دادن كاسپين در ردههاي رايج شو مسابقه در تماس با شخصيتهاي مهم، برگزاري اولين جشنواره ويژه نژاد كاسپين، برگزاري شو نژاد در اماكن مهمي نظير نمايشگاه كشاورزي سلطنتي(RAS)، شركت در ردههاي سواري كودكان در رشتههاي پرش، كورس، ارابه و درشكهراني و gymkhana ، شركت مقامات مهم سلطنتي در اهداي جوايز كاسپينهاي برنده، حضور در Ascot Festival و Yelverton Show و بسياري ديگر از جشنوارههاي معتبر، ثبت كاسپينهاي دوخون در كتاب انساب ويژه و…
در 1978 جهت ثبت كليه اسبهاي کاسپین موجود در جهان در يك مجلد، تبارنامه بينالمللي کاسپین تشكيل شد. با تاسيس انجمن بينالمللي اسب کاسپین در سال 1995 اين تبارنامه تحت مديريت انجمن و زيرمجموعه آن درآمد.تأسيس انجمن بينالمللي نژاد در جهت هماهنگي انجمنهاي هر كشور با سايركشورهاي فعال صورت گرفت.
• جزئيات مربوط به اسبهاي ثبت شده در طول سال
• نريانهايي كه مجوز جفتگيري دريافتكردهاند.
• انتقال مالكيتها و مرگو مير
• واردات و صادرات
موارد فوق ساليانه از طرف انجمن هر كشور به انجمن بينالمللي اسب کاسپین– مستقر در انگليس- گزارش ميشود.
به طور مختصر ميتوان بيان داشت كه انجمنهاي اسب كاسپين – كه توسط موسسات فعال كاسپين و مالكان اسبکاسپین هر كشور اداره ميشوند- نقش بسزايي در توسعه نژاد در كشورهاي خود به ويژه در انگليس، استراليا و آمريكا داشتهاند. آنها با ايجاد هماهنگي بين مؤسسات، برنامهريزي براي فعاليتهاي هرسال، تبليغات و ارتباطات، گسترش فعاليتهاي تحقيقاتي و حمايت از انجام آنها، برنامهريزي براي شركت در جشنوارههاي معتبر كشور براي معرفي اين نژاد كمياب، هماهنگي برگزاري جشنواره ويژه نژاد در اماكن معتبر و ساير فعاليتهاي آموزنده ، به اين مهم- يعني گسترش نژاد و كاربرد آن- همت گماشتهاند.
برگزاري نشستها و ميزگردها، انتشار نشريات ويژه جهت اطلاعرساني و از همه مهمتر برگزاري اولين و دومين كنفرانس بينالمللي اسب کاسپین در كشورهاي آمريكا و انگليس نيز از مهمترين اقدامات صورتگرفته توسط انجمنها بوده است.